سؤال: اصحاب منهاج فردوسیان، چه قوانینی را در ملأ عام انجام دهند و چه قوانینی را مخفیانه مراعات نمایند؟ / جواب: قوانین طبقات اول تا ششم را میتوان بدون دغدغه، در ملأ عام انجام داد ولی بهتر است قوانین طبقات هفتم تا دهم، به صورت مخفیانه مراعات شود ولی بدون قصد خودنمایی و ترس از ریا، مراعات قوانین طبقات هفتم تا دهم نیز در آشکار، اشکال ندارد.
اشکال: احتمال دارد منهاج فردوسیان، در آینده، دچار انحراف شود. / طرح اشکال: این احتمال وجود دارد که منهاج فردوسیان، مانند شیخیه، در نسلها و طبقههای بعدی، دچار انحراف شده و مصیبتی همچون بابیت و بهائیت بر سر اسلام و تشیع بیاید. این دغدغه را چگونه میتوان رفع نمود؟
**********
جواب:
اولاً، بیانصافی است که انحراف عظیم بابیه را به پای شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی بنویسیم اما اگر بخواهیم بنا بر نظر مشهور، آن دو نفر را مقصّر بشماریم، میگوییم: نظریهی «رکن رابع» که توسط شیخ احمد احسایی ارائه شد و توسط سید کاظم رشتی ترویج گردید، رخنهای بود که شیطانی انساننما به نام علیمحمد شیرازی، از آن وارد شد و نهایت سوء استفاده کرد و شجرهی خبیثهی بابیت را غرس نمود. اگر شیخ احمد بر خلاف اجماع علما و اجتماع امت اسلام، نظر نمیداد و چنین راه نفوذی را باز نمیکرد، شاید راه برای سوء استفادهی علیمحمد شیرازی ملعون باز نمیشد. آنچه دغدغهی حاج فردوسی در ارائهی برنامهی تربیتی است، برگرداندن حاشیهروندگان به متن و توجه دادن صاحبان نظریههای منفرد، به اجماع امت و قاطبهی علمای اسلام است. یعنی معتقد است تا زمانی که همسو و همقدم با عموم علمای اسلام (امامیه) باشیم، خطری از ناحیهی انحراف در عقاید و احکام، ما را تهدید نخواهد کرد. اما زمانی که جدا از جریان روشن و آزمایش شدهی فقاهت حرکت نماییم، احتمال درغلطیدن به هر چاله و چاهی وجود دارد.
**********
ثانیاً: تنها فتنه و انحرافی که میشود برای برنامهی تربیتی منهاج فردوسیان در نسلها و طبقههای بعدی تصوّر نمود، افزوده شدن قاعدهای نظری یا قانونی عملی بر مجموعهی قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان است. برای جلوگیری از این که آیندگان در افزودن بیضابطهی قاعدههای نظری و قانونهای عملی منهاج فردوسیان، طمع نکنند، کتاب «اصول استجماع منهاج فردوسیان» تألیف گردید. در این کتاب، تمام ضوابط استجماع یک قاعده یا قانون از منابع معتبر، همراه با معرفی و تحلیل منابع، همچنین بحثهای حاشیهای و دخیل در استجماع، به صورت دقیق و مبسوط آمده است.
*********
ثالثاً: انحراف، همیشه برخاسته از نظریهها و فرضیههاست و پیروی از متشابهات قرآن و سنت، منجر به لغزشهای علمی و عملی میگردد. در صورتی که بنای منهاج فردوسیان بر مسلّمات و واضحات (مُجمعٌ علیه و مُتّفَقٌ علیه) است. یعنی سعی میشود قاعدههای نظری و قانونهای عملی از محکمات آیات و روایات معتبر و منابع مورد قبول علمای بزرگ امامیه استجماع گردد. با این حساب، احتمال انحراف برنامهی تربیتی منهاج فردوسیان به صفر میرسد و اطمینانی نزدیک به یقین حاصل میشود که این برنامه، در آیندهی روشن خود، دچار هیچگونه تغییر و انحرافی نخواهد گردید. ان شاء الله
سؤال: برای ارزیابی «منهاج فردوسیان»، چه پایهای از علم باید داشت؟ / جواب: باید آشنا به منابع معتبر روایی بود و قدرت تشخیص حدیث معتبر از غیر معتبر داشت. پس هر کسی ـ حتی اگر در لباس روحانیت باشد و درس حوزه خوانده باشد ـ که تسلطی بر منابع روایی و قدرتی برای تشخیص روایت معتبر از غیر معتبر نداشته باشد، صلاحیت اظهار نظر در مورد قوانین عملی و قواعد نظری ندارد.
با تقدیم بهترین سلامها و تشکرها به ساحت آن عده از اصحاب منهاج فردوسیان که با مطالعهی دقیق «مجموعه قواعد نظری» و ارسال اشکالات، نواقص و موارد تکراری، ما را در راه اصلاح و بهبود نسخههای بعدی یاری میرسانند. متن کامل اشکالات را در این صفحه به استحضار عموم اصحاب منهاج فردوسیان میرسانیم. همچنان منتظر انتقال اشکالات و ابهامات این کتاب هستیم.
اشکالات و نواقص قواعد نظری منهاج فردوسیان (نسخهی دوم)
۱. در صفحه ۲۲۱ سطر ۱۸ کلمه ناجش و منجوش با توجه به علامت توضیح در آخر کتاب توضیح داده نشده است ۲. قاعده ستاره دار (صفحه۱۲۹) سطر«۲۲» خانه ای که تلاوت قرآن در نیست. کلمه (آن) جا افتاده است. ۳. قاعده ۱۱۷۳ کلمه (اختبال) با اینکه علامت توضیح «ستاره» دارد ولی در آخرکتاب توضیحی برایش نیامده است. ۴. قاعده ۸۶۶ در صفحه ۸۷ جمله (تضمین شده است) ۲ بار آمده که یکی اضافه است. ۵. قاعده ۴۰۸ یک حرف (و) ما بین جمله بین او و بین خدا کم دارد. ۶. قاعده ۳۸۴ و ۳۹۵ تکراری هستند. ۷. قاعده ۳۸۳ و ۳۹۳ تکراری هستند. ۸. قاعده ۳۵۵ و ۳۶۵ یکی هستند ۹. عبارت اول صفحهی ۲۷۱ تکراری است ۱۰. قاعدهی ۹۷ صفحهی ۳۱: کلمهی خدای تعالی به اول قاعده افزوده شود. ۱۱ قاعدههای ۱۴۳ و ۱۴۴ در صفحهی ۳۵، تکراری است.
سؤال: چرا زنان، باید حدود یک چهارم از عمرشان، به دلیل عادت ماهیانه، محروم از نماز باشند؟ جواب: اصل اقامهی نماز برای یاد خداست که فرمود: «أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکری» (سورهی طه، آیهی ۱۴) و در ایام حیض و نفاس، فقط نماز خواندن با حرکات خاصش یعنی شروع شدن با تکبیره الاحرام و سورهی حمد و رکوع و سجده و … ممنوع است ولی دستور فرمودهاند که بانوان محترمه در این ایام، وضو گرفته و چادر نماز بپوشند و بر سر سجاده بنشینند و ذکر بگویند. ذکر شریف صلوات، ذکر شریف تسبیحات اربعه، ذکر شریف تسبیح حضرت صدیقهی طاهره (سلام الله علیها)، تلاوت قرآن (غیر از چهار سوره)، دعا کردن دربارهی خود و دیگران و ذکر شریف استغفار و … مانعی ندارد. ولی مع الاسف بانوان محترمه در ایام حیض و نفاس، حتی خود را از بیدار بودن در سحر و بین الطلوعین محروم میکنند و در آن روزها، بکلی از وقت نماز و قبله و سجاده و ذکر و توجه به درگاه باری تعالی غفلت مینمایند. پس محرومیتشان از ناحیهی خدای متعال نیست بلکه از ناحیهی تنبلی و بیتوجهی خودشان است. هر خانمی که به این دستور عمل کند و در روزهای حیض و نفاس، به ذکر و تلاوت بپردازد، خواهد فهمید که هیچ گونه محرومیتی از یاد خدای متعال و حضور بر بارگاه قدس الهی ندارد.
منظور از زیارت اربعین، زیارت در کربلاست یا از هر مکانی میشود خواند؟ جواب: بر طبق آنچه شیخ الطائفهی طوسی (ره) در تهذیب الاحکام آورده، روایت سفارش به زیارت اربعین چنین است: عَنْ صَفْوَانَ بْنِ مِهْرَانَ الْجَمَّالِ قَالَ: قَالَ لِی مَوْلَایَ الصَّادِقُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ فِی زِیَارَهِ الْأَرْبَعِینَ تَزُورُ عِنْدَ ارْتِفَاعِ النَّهَارِ وَ تَقُولُ: «السَّلَامُ عَلَى وَلِیِّ اللَّهِ وَ حَبِیبِه … وَ ظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ وَ تُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ وَ تَدْعُو بِمَا أَحْبَبْتَ وَ تَنْصَرِفُ». (تهذیب الأحکام، تحقیق خرسان، ج۶، ص: ۱۱۴) از کلمهی آخر روایت، معنی زیارت اربعین چنین به دست میآید که منظور، زیارت مرقد شریف حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) در کربلا در روز بیستم صفر است. یعنی روز اربعین به زیارت حضرت اباعبد الله (علیهالسلام) در کربلا برو و اینگونه زیارت بخوان. زیرا در آخر روایت میفرمایند: پس از خواندن این زیارت، دو رکعت نماز بخوان و برای آنچه دوست داری دعا کن و برگرد. اگر صدور این زیارتنامه برای همهجا باشد، کلمهی «وَ تَنْصَرِفُ» یعنی برگرد، بیمفهوم خواهد بود.
********************
همچنین سید بن طاووس (ره) بعد از نقل این زیارت در اقبال، میافزاید: «أقول: و وجدت لهذه الزیاره وداعاً یختصّ بها، و هو ان تقف قدّام الضریح و تقول: السَّلامُ عَلَیک یا بْنَ رَسُولِ الله، السَّلامُ عَلَیک یا بْنَ عَلِی الْمُرْتَضى وَصِی رَسُولِ الله، السَّلامُ عَلَیک یا بْنَ فاطِمَهَ الزَّهْراءِ سَیدَهِ نِساءِ الْعالَمِینَ …» (اقبال/ج۳/ص۱۰۴) از تعبیر «تقف قدّام الضریح» به روشنی این مطلب استفاده میشود که این زیارت برای نزدیک است.
********************
پس این که معمول است و خطبا و مداحان مرسوم کردهاند که این زیارت را در شهرهای مختلف در روز اربعین میخوانند و آن را ـ بنا بر روایت امام حسن عسکری (علیهالسلام) ـ از علامتهای مؤمن میشمارند، خالی از وجه بوده و قابل دفاع نیست. بر همین اساس، زیارتی که از نشانههای مؤمن شمرده شده نیز به زیارت آن حضرت در سرزمین کربلا معنی میشود نه این که به معنی خواندن «زیارتنامهی مخصوص زائر کربلا در روز اربعین» در سایر شهرها باشد.